ترس ازنبودنت
17ارديبهشت رفتم دكتر،خانوم دكتربعدازسونوگرافي گفت:فقط ساك حاملگى وجفت هست جنين ديده نميشه گفت سه هفته ديگه برم پيشش,خيلى نگران بودم عزيزم ازاينکه يه وقت نباشى هنوزنيومده ديوونت شده بودم مامانى.خلاصه 8خردادباکلى استرس وترس رفتم دکتر وتوروبراى اولين بارديدم يه نقطه بودى قربونت برم قلب کوچولوتم ميزد ولى هنوزصدانداشت يه عالمه گريه کردم ازخوشحالى خانوم دکترميگفت چه مامان بااحساسى.خداياازت ممنونم که منولايق دونستى باورم نميشه مامان شدم.اینم اولین عکست قربونت برم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی