عشق ما اسماعشق ما اسما، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

اسما پرنسس کوچولوی ما

خوش اومدی پرنسسم

1392/5/16 8:06
نویسنده : مامان اسما
289 بازدید
اشتراک گذاری

خانوم دکترواسه 14دی وقت زایمان داده بودبهم ولی تودلت بغل مامانی رومیخواست وعجله داشتی.

شب یلدا خونه مامانی بودیم وکلی خوش گذشت یه عالمه خوردیم واسم فامیل بازی کردیم ساعت 2نصفه شب وقتی رفتم که بخوابم یهو احساس کردم که یه چیزی تودلم ترکید زودنشستم خیلی ترسیدم زیرم خیس خیس شد اره عشقم توشیطونی کرده بودی وکیسه اب ترکیده بود بابایی هول کرده بود سریع مامانی روبیدارکرد.باحاجی باباخداحافظی کردیم اززیرقران ردم کردوبادایی ومامانی وبابارفتیم بیمارستان.خلاصه توبیمارستان تا ساعت 7:30که دکتربیاد کلی دردکشیدم ازاسترس داشتم میمردم خیلی میترسیدم فقط لرز داشتم. وقتی رفتم اتاق زایمان بابایی فقط گریه میکرد پرستاربهم میگفت شوهرت چقذردوست داره یه عالمه سفارشتوکردقلب دخترنازم تواتاق عمل  ازکمربی حسم کردن فقط میلرزیدم حالت تهوع داشتم یه دفعه صدای گریت تواتاق پرشد به پرستارگفتم دخترمنه؟باورم نمیشد ازخوشحالی اشکم بند نمیومد بهترین لحظه زندگیم بود وقتی اوردنت کنارم وباچشمای قشنگت واسه اولین بارنگام کردی تواسمونا بودم قشنگترین وبهترین لحظه وقتیه که ادم پاره تنشو برای اولین بارمیبینه...

خانوم کوچولوبالاخره اومدی جمعه 1دی ساعت 7:30صبح توبیمارستان مصطفی خمینی روزتولد امام موسی کاظم به دنیا اومدی باوزن 3کیلو وقد48سانت،قدم روچشمای ما گذاشتی،چراغ خونمونو روشن کردی  ویه دنیا عشق باخودت اوردی.پرنسسم خوش اومدی،عاششششششششقتم......

اینم اولین عکسات تو بیمارستان

 

 

الهی قربونت برم شکموی من تندتنددستاتو میخوردی

 

اینم اولین عکس دخملی وباباش 

 

 

پسندها (1)

نظرات (0)