عشق ما اسماعشق ما اسما، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

اسما پرنسس کوچولوی ما

باباجون تولدت مبارک

پدردستات برام  گهواره من   چشات مثل چراغ خونه من به جزتوازهمه دنیا بریدم    کسی رومثل تو عاشق ندیدم امسال اولین ساله که تولدبابایی دخمل نازش بغلشه                              بابایی تولدت مبارک  ...
23 مرداد 1392

دوماهگی

خوشگل مامان الان 2ماهه که کنارمونی،شدی همه دنیای ما همه زندگی مامان وبابا.بااومدنت خوشبختیمون کامل شده عزیزم،توبهترین وزیباترین هدیه ای ازطرف خدا.انقدر خوشگل میگی اغوووو...غیغو....غش میکنم مامانی میخوام بخورمت کوچولوی من چندتا عکس از2ماهگی پرنسس     قربون اون خنده قشنگت   وااااای مامانی چه خوردنی شدی     الهی بمیرم که انقدر خسته ای فدات شم        اااااااای جوووووووووووووووووووونم......   موش موشی من خیلی میخوااااااااااااااااااامت....  ...
23 مرداد 1392

کادوها

عزیزم توکه به دنیااومدی فامیل زحمت کشیدن وکلی برات کادواوردن  اینوبابایی بایه دنیا عشق واست خرید   اینارم مامانی وحاجی بابا (مامان وبابای مامانی) برات خریدن   اینو عمه جون واست خریده   اینودایی جون واست خریده مامانی وبابایی (مامان وبابای بابامیثم) هم کلی پول بهت دادن ولباس واست خریدن عزیزم دست همشون دردنکنه خیلی زحمت کشیدن   ...
23 مرداد 1392

یک ماهگی دخملم

دخترم،عشقم،عمرم مرسی که اومدی مرسی که زندگیمونونوربارون کردی.وای که چه لذتی داره بوسیدن وبوییدنت،بغل کردنت عااااااااشقتیم پرنسس.یه ماهه شدی عشق من شبا تا صبح نمیزاری بخوابیم طفلک بابایی بعضی وقتا تا6نمیخوابه همون موقع هم میره سرکار باباشدن این چیزارم داره دیگه....خیلی شیکمویی مامان یه ذره که گرسنت بشه دنیاروبه هم میریزی  خلاصه مامانی خداروهزاران بارشکرمیکنم که توروبهمون داد توواسه مابهترینی دخترم چندتا عکس خوشگل ازاسمای مامان     وقتی توخواب میخندی میخوام بخورمت دلم ضعف میره انقدرناز میشی         میخواستی این خرس روبخوری   قربون اون ژستت      عاشق این...
17 مرداد 1392

عکس با بابابزگا

وروجک من همه عاشقتن تا گریه میکنی همه دست وپاشونو گم میکنن وااااااااااااااااای مامانی چه گریه ایم میکنی من که کلی ازت حساب میبرم جوجه اینم عکس خوشگلت با بابابزرگات     ...
16 مرداد 1392

برای توکه دنیای منی

  توامدی وخداخواست دخترم باشی وبهترین غزل توی دفترم باشی توامدی که بخندی خدابه من خندید واستخاره زدم گفت کوثرم باشی خداکندکه ببینم عروس گلهایی خداکندکه توباغ صنوبرم باشی خداکندکه پرازعشق مادرت باشی خداکندکه پرازمهرمادرم باشی همیشه کاش که یک سمت پدرت باشد توهم بخندی ودرسمت دیگرم باشی توامدی که اگرروزگارمان بدبود تودست کوچک باران باورم باشی بیاکه روی لبت باغ یاس می رقصد بیاگلم که خداخواست دخترم باشی  توامدی وخداخواست ازهمان اول تمام دلخوشی روز اخرم باشی...  ...
16 مرداد 1392

این روزها

جوجه کوچولو این روزا حالم یه جوردیگست پرازشوروعشقم همش بابابایی میشینیم بالا سرت ونگات میکنیم خیلی دوست داریم مامانی ازت سیرنمیشیم وقتی شیرمیخوری کیف میکنم باچشمای قشنگت که نگام میکنی دیوونه میشم دخترکم دیوونه واردوست داریم قربونت بشم که انقدرملوسی        الهی فدات بشم که انقدرخوشگل گریه میکنی     وقتی میخوابی مثل فرشته هایی کوچولوی من       اینم دست وپاهای کوچولوت خاله ریزه من     ...
16 مرداد 1392

خوش اومدی پرنسسم

خانوم دکترواسه 14دی وقت زایمان داده بودبهم ولی تودلت بغل مامانی رومیخواست وعجله داشتی. شب یلدا خونه مامانی بودیم وکلی خوش گذشت یه عالمه خوردیم واسم فامیل بازی کردیم ساعت 2نصفه شب وقتی رفتم که بخوابم یهو احساس کردم که یه چیزی تودلم ترکید زودنشستم خیلی ترسیدم زیرم خیس خیس شد اره عشقم توشیطونی کرده بودی وکیسه اب ترکیده بود بابایی هول کرده بود سریع مامانی روبیدارکرد.باحاجی باباخداحافظی کردیم اززیرقران ردم کردوبادایی ومامانی وبابارفتیم بیمارستان.خلاصه توبیمارستان تا ساعت 7:30که دکتربیاد کلی دردکشیدم ازاسترس داشتم میمردم خیلی میترسیدم فقط لرز داشتم. وقتی رفتم اتاق زایمان بابایی فقط گریه میکرد پرستاربهم میگفت شوهرت چقذردوست داره یه عالمه سفارشتوک...
16 مرداد 1392

اولین عکسای خانوم کوچولو

اولین بارکه اومدی بغل مامان اینجا14ساعته که دنیااومدی خوشگلم   خوش اومدی به خونه عزیزدلم   قربون شکل ماهت      بعدازاولین حموم      ازخدامیخوام که همیشه سالم وخوشبخت باشی عروسک من باهمه وجودم عاااااااشششششششقتم ...
16 مرداد 1392